کارآفرینی چیست؟
نویسنده : سعید حشمتی
چکیده : کارآفرینی (Entrepreneurship) به معنای شناسایی، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای موجود در بازار از طریق بهکارگیری نوآوری و ریسکپذیری می باشد. این تعریف به اشتباه در برخی کشورها بهعنوان ایجاد شغل (Job Creation) معرفی میگردد. این در حالی است که طبق تعریف گفتهشده، اگر کارآفرینی به معنای واقعی آن اجرا شود، ایجاد شغل تنها یکی از نتایج آن خواهد بود.
کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی (Entrepreneurship) به معنای شناسایی، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای موجود در بازار از طریق بهکارگیری نوآوری و ریسکپذیری می باشد. این تعریف به اشتباه در برخی کشورها بهعنوان ایجاد شغل (Job Creation) معرفی میگردد. این در حالی است که طبق تعریف گفتهشده، اگر کارآفرینی به معنای واقعی آن اجرا شود، ایجاد شغل تنها یکی از نتایج آن خواهد بود.
درواقع کارآفرینی به معنای ایجاد ارزش مادی و یا معنوی از طریق نوآوری است که با تلاش متعهدانه، پذیرفتن و مدیریت خطرهای کسبوکار همراه است و درنهایت به سود و منفعت منجر میشود. امروزه کارآفرین و کارآفرینی بهعنوان قلب رونق و رشد اقتصادی و پشتوانه توسعه همهجانبه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دانسته میشود.
کارآفرینی مسیری برای موفقیت است. ذهنیت کارآفرینی مانند ابزاری است که فرد را قادر به یافتن و حل راحتتر مشکلات میکند و او را متوجه، هوشیار و آگاه به چالشهای موجود فردی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جهانی میسازد.
کسب مفاهیم اولیه کسبوکار در محیط دانشگاه و انتقال تجربیات کارآفرینان موفق به ایجاد این نگرش کمک مینماید که اساس خوبی برای برنامهریزی آینده، جهتگیری تحصیلی و کاری آنان است. درنتیجه شاهد ایجاد کسبوکارهای نوپایی خواهیم بود که موجب رشد اقتصاد، بهبود و توسعه محیط کسبوکار خواهند بود.
کشور ایران و بهویژه شهر مشهد، دارای پتانسیلهای بالقوه بسیاری در زمینه کارآفرینی میباشد. امروزه اقشار مختلف جامعه به دنبال راهاندازی یک کسبوکار و استفاده از فرصتهای موجود در بازار برای رفع ناکارآمدیهای آن هستند؛ اما متأسفانه به دلیل نبود نگرش صحیح نسبت به کارآفرینی، خروجی مورد انتظار حاصل نمی گردد.
آشنایی با برخی از مفاهیم کارآفرینی:
طبق تعریف کارآفرینی، کارآفرین فردی است که بتواند فرصتهای موجود در بازار را شناسایی و یا فرصتهایی در بازار ایجاد کند. فرصت در 3 حالت اتفاق میافتد:
1- ناکارآمدی یا مشکلی در جامعه وجود دارد که میتوان با بررسی آن و بهکارگیری نوآوری و خلاقیت، یک طرح کارآفرینانه که منجر به ایجاد کسبوکار جدید شود ارائه کرد.
2- ناکارآمدی موجود در یک سازمان را شناسایی و از طریق بهبود فرآیندها و بهکارگیری کارآفرینی سازمانی آن را رفع نموده که در این حالت کسبوکار جدیدی ایجاد نمیشود.
3- یک نیاز جدید را در بازار فعلی ایجاد بنمایید که میتواند با ایجاد یک کسبوکار جدید همراه باشد.
اصلیترین مفاهیمی که در کارآفرینی و راهاندازی یک کسبوکار مطرح است به شرح زیر میباشد:
• بوم کسبوکار (Business Canvas)
• ایجاد ارزش (Value) و رشد (Growth) در کسب وکار
• چرخه بازخورد ساخت- اندازهگیری – یادگیری (Build-Measure-Learn Feedback Loop)
• کمینه محصول قابلاعتماد (M.V.P)
• چرخش (Pivot) در مدل کسبوکار یا حفظ (Preserve) آن
• و اعتبار سنجی (Validation) محصول
• نحوه ارائه به سرمایهگذاران (Pitch deck)
• آشنایی با اکوسیستم و توسعه فرهنگ کارآفرینی
• آشنایی با مفهوم کسبوکارهای نو (Startup)
• یادگیری و تمرین فرآیند تبدیل مفهوم ایده به خلق محصول (و یا خدمت) و تجاریسازی آن
• دیدار و شبکهسازی بین افراد باتجربه، بااستعداد و همچنین کارآفرینان پرشور
• یادگیری تیم سازی و کار تیمی
• یادگیری مهارتهای کاربردی ایجاد کسبوکار بر اساس ایده نو و یا توسعه کسبوکار کنونی
مراحل راهاندازی یک کسبوکار:
یکی از نکاتی که در کارآفرینی بهویژه در استارتاپ های نوپا وجود دارد، این است که باید از آنچه در دست دارند استفاده کنند تا بتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند. درواقع اصطلاح bird in hand به همین معناست. باید با هر آنچه در دست دارید شروع کنید. درواقع تمام منابعی که میتوانند به شما در راهاندازی کسبوکارتان کمک کنند نظیر مهارتها و تخصص، امکانات مادی و معنوی که در دست دارید، افرادی که در اطراف شما هستند و... همگی از جمله این منابع هستند. بسیاری از کارآفرینانی که اکنون به موفقیت چشمگیری رسیدهاند از همین طریق شروع کردهاند. برای مثال آقای بهروز فروتن، مالک سس مایونز بهروز، ابتدا منزل خودش را فروخت تا بتواند سرمایه اولیه برای راهاندازی کسبوکارش را تأمین کند. آقای شاهین فاطمی، مالک چرم درسا، ابتدا از تکههای چرمی که دور ریز بودند برای شروع کارش استفاده کرد و همچنین مادربزرگ یکی از دوستانش منزلی داشت که از اتاق زیر شیروانی این منزل بهعنوان کارگاه چرمدوزی استفاده کرد. آقای بابک بختیاری، مؤسس آیس پک، برای شروع کار خودرو پراید عمه خود را فروخت! اینها همه مواردی هستند که با هر آنچه در دست داشتهاند کار خود را شروع کردهاند و معطل سرمایهگذار و وام بانکی و... نشدهاند. درواقع یک کسبوکار نوپا در ابتدا بهتر است از پول خود، خانواده، دوستان و آشنایان استفاده کند. شاید بهتر باشد تجربیات و نحوه راهاندازی کسبوکارهای مختلف را موردبررسی قرار دهیم و از تجربیات آنها در کسبوکار خود استفاده نماییم.
همانطور که گفته شد، اولین و مهمترین مرحله در بحث کارآفرینی، شناسایی یک فرصت است. سپس باید متناسب با آن، تحقیقات گستردهای در خصوص محیط و جزئیات این فرصت و تحلیل رقبا در صورت وجود، داشته باشیم. پس از آن لازم است تیم مورد نیاز خود را تشکیل و ارتباطات لازم را برقرار کنیم. یکی از اصلیترین موضوعات در کارآفرینی، بحث شبکههای ارتباطی است. شاید داشتن یک شبکه ارتباطی مناسب با افراد مختلف (مشتریان، تأمینکنندگان، شرکا و حتی رقبا) بتواند کمک شایان توجهی در موفقیت یک کسبوکار داشته باشد. علاوه بر این، داشتن یک تیم حرفهای و خوب میتواند در جهت بهبود فرآیند اجرایی کار بسیار مؤثر باشد. برای مثال اگر قرار است در حوزه پرورش و فروش ماهی قزلآلا کسبوکاری صورت گیرد، لازم است افرادی با مهارتها و تخصصهای مختلف نظیر مهندس شیلات، بازاریاب، فروشنده، نیروی خدماتی و ... در تیم اجرایی حضور داشته باشند.
کارآفرینی و مهندسی منابع طبیعی و محیطزیست:
در حوزههای مهندسی منابع طبیعی و محیطزیست نیز کارآفرینیهای بسیاری انجامشده است. درواقع فرصتهای بسیار زیادی در این حوزه وجود دارد که دغدغه بسیاری از کشورها و بهویژه کشور ما است. طرحهایی نظیر تولید سوختهای بهینه برای حفظ محیطزیست، کارآفرینی اجتماعی (لیوان سبز، زباله بیاورید و بیمه ببرید، کارآفرینی سبز و ...)، کاهش آلودگی آب و ... ازجمله این طرحها است. همچنین در حوزه شیلات نیز طرحهای بسیاری ارائه شده است. برای مثال در سال گذشته در استان بوشهر بیش از 160 طرح کارآفرینی در این حوزه انجامشده است. طرح مکانیزه پرورش میگو متراکم در آبهای لبشور، طرحهای کوچک پرورش ماهی در قفس، تکثیر و پرورش ماهیان زینتی، تجهیز و راهاندازی فروشگاه آبزیان در بازار حراج شیلات، طرح پرورش ماکرو جلبکها، عرضه مستقیم آبزیان توسط اتحادیه تعاونیهای صیادی، کارگاه کوچک خشککردن و نمکسود کردن میگو، ایجاد کارگاه تعمیر موتورهای دریایی و ... ازجمله این طرحها است.
یکی از کارآفرینان حوزه شیلات، آقای احمد جوادی کارآفرین ۴۱ ساله است. او ۵ سال است که ۲ استخر خاکی پرورش ماهی احداث کرده و در این مدت ۷ نفر بهصورت مستقیم مشغول به کارشدهاند. او سالانه در یک مرحله برداشت ۵۰۰ میلیون تومان درآمد دارد.
یکی دیگر از موضوعاتی که در هر کسبوکاری مطرح است، موفقیتها و شکستهایی است که در مسیر کسبوکار وجود دارند و فرد کارآفرین باید آمادگی پذیرش و واکنش مناسب به آنها را داشته باشد. برای مثال آقای محمد بهمن که در بخش شیلات فعالیت خود را کلید زده و در میانه راه به فکر گسترش شغل خود افتاده است. وی معتقد است که هر شکست یک تجربه برای موفقیتهای بعدی محسوب میشود و انسانهای موفق کسانی هستند که شکست را قبول میکنند و از آن درس میگیرند. او در ابتدای فعالیت خود، 1000 قطعه بچه ماهی پرورش داده اما تعداد این بچه ماهیان اکنون به 500 هزار قطعه رسیده است. سرمایه اولیه او برای شروع فعالیت 120 هزار تومان بوده است و اکنون ارزش داراییهایش حدود 700 میلیون تومان میباشد.
کارآفرینی سبز:
یکی دیگر از حوزههایی که امروزه بشدت موردتوجه قرارگرفته است، بحث کارآفرینی سبز است. فعالان کسبوکار سبز، فعالانی هستند که فقط یک کارآفرین (Entrepreneur) سنتی نیستند، بلکه کارآفرین حامی محیطزیست یا اصطلاحاً Ecopreneur هستند. آنها تلاش میکنند تا محصولات و خدمات خود را مبتنی بر الزامات زیستمحیطی، استانداردهای بینالمللی، قواعد بهداشت ایمنی و حرفهای کارگران و حمایت از مدیریت اتلاف (waste management) راهبری کنند و کار ایجاد کنند. درواقع کارآفرینان حامی محیطزیست، ثروت آفرینان آینده هستند که مسائل زیستمحیطی را در استراتژی سازمانی خود جایداده و خلق ارزش افزوده را در مسیر کمترین اثرات جانبی بر جامعه و محیطزیست در دستور کار دارند.
چه حامی محیطزیست باشید چه مخرب آن، این سخن دکتر کراستون (۲۰۰۹) این پیام را دارد که فعالان کسبوکار سبز، ابتدا باید مختصات کنونی فعالیت خود را بهخوبی بشناسند و با ظرفیتسازی و نیازسنجی، راهبرد سازی کرده و در راه رسیدن به آرمانهای توسعه پایداری خود بکوشند. دکتر کراستون در کتابش، از کسبوکار سبز بهعنوان انقلاب سبز آینده نام میبرد که به نظر میرسد تصور درستی باشد. وی معتقد است که کسبوکار سبز:
1- بهرهوری سازمانی و ملی را افزایش میدهد.
2- مدیریت اتلاف منابع را اثربخش میکند.
3- اقتصاد را رونق میدهد.
4- استراتژیهای کلان سازمانی را موجهتر میکند.
5- توسعهدهنده خلاقیت و نوآوری در سازمان میشود.
6- ریسک فعالیتهای اقتصادی، صنعتی و خدماتی را کاهش میدهد.
7- مدیریت انرژی و درواقع صرفهجویی را به بخشهای مختلف سازمان وارد میکند.
بنابراین، کسبوکار سبز، راه کسبوکار در هزاره سوم خواهد بود. چراکه منابع کره زمین هر روز در حال کاهش و تهدید انسان و حیوان مدام در حال افزایش است. اهتمام بینالمللی در این عرصه موضوعی است که با جدیت در محافل بینالمللی آکادمیک و دولتی بحث و بررسیشده است. مسئله کسبوکار سبز و توسعه پایدار، از نگاه استراتژی سازمانی، مسئلهای است که تا حد زیادی در بیانیههای مدیریت کیفیت، تعالی سازمانی و همچنین مسئولیت اجتماعی شرکتها نمود پیدا میکند.
کارآفرینی (Entrepreneurship) به معنای شناسایی، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای موجود در بازار از طریق بهکارگیری نوآوری و ریسکپذیری می باشد. این تعریف به اشتباه در برخی کشورها بهعنوان ایجاد شغل (Job Creation) معرفی میگردد. این در حالی است که طبق تعریف گفتهشده، اگر کارآفرینی به معنای واقعی آن اجرا شود، ایجاد شغل تنها یکی از نتایج آن خواهد بود.
درواقع کارآفرینی به معنای ایجاد ارزش مادی و یا معنوی از طریق نوآوری است که با تلاش متعهدانه، پذیرفتن و مدیریت خطرهای کسبوکار همراه است و درنهایت به سود و منفعت منجر میشود. امروزه کارآفرین و کارآفرینی بهعنوان قلب رونق و رشد اقتصادی و پشتوانه توسعه همهجانبه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دانسته میشود.
کارآفرینی مسیری برای موفقیت است. ذهنیت کارآفرینی مانند ابزاری است که فرد را قادر به یافتن و حل راحتتر مشکلات میکند و او را متوجه، هوشیار و آگاه به چالشهای موجود فردی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جهانی میسازد.
کسب مفاهیم اولیه کسبوکار در محیط دانشگاه و انتقال تجربیات کارآفرینان موفق به ایجاد این نگرش کمک مینماید که اساس خوبی برای برنامهریزی آینده، جهتگیری تحصیلی و کاری آنان است. درنتیجه شاهد ایجاد کسبوکارهای نوپایی خواهیم بود که موجب رشد اقتصاد، بهبود و توسعه محیط کسبوکار خواهند بود.
کشور ایران و بهویژه شهر مشهد، دارای پتانسیلهای بالقوه بسیاری در زمینه کارآفرینی میباشد. امروزه اقشار مختلف جامعه به دنبال راهاندازی یک کسبوکار و استفاده از فرصتهای موجود در بازار برای رفع ناکارآمدیهای آن هستند؛ اما متأسفانه به دلیل نبود نگرش صحیح نسبت به کارآفرینی، خروجی مورد انتظار حاصل نمی گردد.
آشنایی با برخی از مفاهیم کارآفرینی:
طبق تعریف کارآفرینی، کارآفرین فردی است که بتواند فرصتهای موجود در بازار را شناسایی و یا فرصتهایی در بازار ایجاد کند. فرصت در 3 حالت اتفاق میافتد:
1- ناکارآمدی یا مشکلی در جامعه وجود دارد که میتوان با بررسی آن و بهکارگیری نوآوری و خلاقیت، یک طرح کارآفرینانه که منجر به ایجاد کسبوکار جدید شود ارائه کرد.
2- ناکارآمدی موجود در یک سازمان را شناسایی و از طریق بهبود فرآیندها و بهکارگیری کارآفرینی سازمانی آن را رفع نموده که در این حالت کسبوکار جدیدی ایجاد نمیشود.
3- یک نیاز جدید را در بازار فعلی ایجاد بنمایید که میتواند با ایجاد یک کسبوکار جدید همراه باشد.
اصلیترین مفاهیمی که در کارآفرینی و راهاندازی یک کسبوکار مطرح است به شرح زیر میباشد:
• بوم کسبوکار (Business Canvas)
• ایجاد ارزش (Value) و رشد (Growth) در کسب وکار
• چرخه بازخورد ساخت- اندازهگیری – یادگیری (Build-Measure-Learn Feedback Loop)
• کمینه محصول قابلاعتماد (M.V.P)
• چرخش (Pivot) در مدل کسبوکار یا حفظ (Preserve) آن
• و اعتبار سنجی (Validation) محصول
• نحوه ارائه به سرمایهگذاران (Pitch deck)
• آشنایی با اکوسیستم و توسعه فرهنگ کارآفرینی
• آشنایی با مفهوم کسبوکارهای نو (Startup)
• یادگیری و تمرین فرآیند تبدیل مفهوم ایده به خلق محصول (و یا خدمت) و تجاریسازی آن
• دیدار و شبکهسازی بین افراد باتجربه، بااستعداد و همچنین کارآفرینان پرشور
• یادگیری تیم سازی و کار تیمی
• یادگیری مهارتهای کاربردی ایجاد کسبوکار بر اساس ایده نو و یا توسعه کسبوکار کنونی
مراحل راهاندازی یک کسبوکار:
یکی از نکاتی که در کارآفرینی بهویژه در استارتاپ های نوپا وجود دارد، این است که باید از آنچه در دست دارند استفاده کنند تا بتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند. درواقع اصطلاح bird in hand به همین معناست. باید با هر آنچه در دست دارید شروع کنید. درواقع تمام منابعی که میتوانند به شما در راهاندازی کسبوکارتان کمک کنند نظیر مهارتها و تخصص، امکانات مادی و معنوی که در دست دارید، افرادی که در اطراف شما هستند و... همگی از جمله این منابع هستند. بسیاری از کارآفرینانی که اکنون به موفقیت چشمگیری رسیدهاند از همین طریق شروع کردهاند. برای مثال آقای بهروز فروتن، مالک سس مایونز بهروز، ابتدا منزل خودش را فروخت تا بتواند سرمایه اولیه برای راهاندازی کسبوکارش را تأمین کند. آقای شاهین فاطمی، مالک چرم درسا، ابتدا از تکههای چرمی که دور ریز بودند برای شروع کارش استفاده کرد و همچنین مادربزرگ یکی از دوستانش منزلی داشت که از اتاق زیر شیروانی این منزل بهعنوان کارگاه چرمدوزی استفاده کرد. آقای بابک بختیاری، مؤسس آیس پک، برای شروع کار خودرو پراید عمه خود را فروخت! اینها همه مواردی هستند که با هر آنچه در دست داشتهاند کار خود را شروع کردهاند و معطل سرمایهگذار و وام بانکی و... نشدهاند. درواقع یک کسبوکار نوپا در ابتدا بهتر است از پول خود، خانواده، دوستان و آشنایان استفاده کند. شاید بهتر باشد تجربیات و نحوه راهاندازی کسبوکارهای مختلف را موردبررسی قرار دهیم و از تجربیات آنها در کسبوکار خود استفاده نماییم.
همانطور که گفته شد، اولین و مهمترین مرحله در بحث کارآفرینی، شناسایی یک فرصت است. سپس باید متناسب با آن، تحقیقات گستردهای در خصوص محیط و جزئیات این فرصت و تحلیل رقبا در صورت وجود، داشته باشیم. پس از آن لازم است تیم مورد نیاز خود را تشکیل و ارتباطات لازم را برقرار کنیم. یکی از اصلیترین موضوعات در کارآفرینی، بحث شبکههای ارتباطی است. شاید داشتن یک شبکه ارتباطی مناسب با افراد مختلف (مشتریان، تأمینکنندگان، شرکا و حتی رقبا) بتواند کمک شایان توجهی در موفقیت یک کسبوکار داشته باشد. علاوه بر این، داشتن یک تیم حرفهای و خوب میتواند در جهت بهبود فرآیند اجرایی کار بسیار مؤثر باشد. برای مثال اگر قرار است در حوزه پرورش و فروش ماهی قزلآلا کسبوکاری صورت گیرد، لازم است افرادی با مهارتها و تخصصهای مختلف نظیر مهندس شیلات، بازاریاب، فروشنده، نیروی خدماتی و ... در تیم اجرایی حضور داشته باشند.
کارآفرینی و مهندسی منابع طبیعی و محیطزیست:
در حوزههای مهندسی منابع طبیعی و محیطزیست نیز کارآفرینیهای بسیاری انجامشده است. درواقع فرصتهای بسیار زیادی در این حوزه وجود دارد که دغدغه بسیاری از کشورها و بهویژه کشور ما است. طرحهایی نظیر تولید سوختهای بهینه برای حفظ محیطزیست، کارآفرینی اجتماعی (لیوان سبز، زباله بیاورید و بیمه ببرید، کارآفرینی سبز و ...)، کاهش آلودگی آب و ... ازجمله این طرحها است. همچنین در حوزه شیلات نیز طرحهای بسیاری ارائه شده است. برای مثال در سال گذشته در استان بوشهر بیش از 160 طرح کارآفرینی در این حوزه انجامشده است. طرح مکانیزه پرورش میگو متراکم در آبهای لبشور، طرحهای کوچک پرورش ماهی در قفس، تکثیر و پرورش ماهیان زینتی، تجهیز و راهاندازی فروشگاه آبزیان در بازار حراج شیلات، طرح پرورش ماکرو جلبکها، عرضه مستقیم آبزیان توسط اتحادیه تعاونیهای صیادی، کارگاه کوچک خشککردن و نمکسود کردن میگو، ایجاد کارگاه تعمیر موتورهای دریایی و ... ازجمله این طرحها است.
یکی از کارآفرینان حوزه شیلات، آقای احمد جوادی کارآفرین ۴۱ ساله است. او ۵ سال است که ۲ استخر خاکی پرورش ماهی احداث کرده و در این مدت ۷ نفر بهصورت مستقیم مشغول به کارشدهاند. او سالانه در یک مرحله برداشت ۵۰۰ میلیون تومان درآمد دارد.
یکی دیگر از موضوعاتی که در هر کسبوکاری مطرح است، موفقیتها و شکستهایی است که در مسیر کسبوکار وجود دارند و فرد کارآفرین باید آمادگی پذیرش و واکنش مناسب به آنها را داشته باشد. برای مثال آقای محمد بهمن که در بخش شیلات فعالیت خود را کلید زده و در میانه راه به فکر گسترش شغل خود افتاده است. وی معتقد است که هر شکست یک تجربه برای موفقیتهای بعدی محسوب میشود و انسانهای موفق کسانی هستند که شکست را قبول میکنند و از آن درس میگیرند. او در ابتدای فعالیت خود، 1000 قطعه بچه ماهی پرورش داده اما تعداد این بچه ماهیان اکنون به 500 هزار قطعه رسیده است. سرمایه اولیه او برای شروع فعالیت 120 هزار تومان بوده است و اکنون ارزش داراییهایش حدود 700 میلیون تومان میباشد.
کارآفرینی سبز:
یکی دیگر از حوزههایی که امروزه بشدت موردتوجه قرارگرفته است، بحث کارآفرینی سبز است. فعالان کسبوکار سبز، فعالانی هستند که فقط یک کارآفرین (Entrepreneur) سنتی نیستند، بلکه کارآفرین حامی محیطزیست یا اصطلاحاً Ecopreneur هستند. آنها تلاش میکنند تا محصولات و خدمات خود را مبتنی بر الزامات زیستمحیطی، استانداردهای بینالمللی، قواعد بهداشت ایمنی و حرفهای کارگران و حمایت از مدیریت اتلاف (waste management) راهبری کنند و کار ایجاد کنند. درواقع کارآفرینان حامی محیطزیست، ثروت آفرینان آینده هستند که مسائل زیستمحیطی را در استراتژی سازمانی خود جایداده و خلق ارزش افزوده را در مسیر کمترین اثرات جانبی بر جامعه و محیطزیست در دستور کار دارند.
چه حامی محیطزیست باشید چه مخرب آن، این سخن دکتر کراستون (۲۰۰۹) این پیام را دارد که فعالان کسبوکار سبز، ابتدا باید مختصات کنونی فعالیت خود را بهخوبی بشناسند و با ظرفیتسازی و نیازسنجی، راهبرد سازی کرده و در راه رسیدن به آرمانهای توسعه پایداری خود بکوشند. دکتر کراستون در کتابش، از کسبوکار سبز بهعنوان انقلاب سبز آینده نام میبرد که به نظر میرسد تصور درستی باشد. وی معتقد است که کسبوکار سبز:
1- بهرهوری سازمانی و ملی را افزایش میدهد.
2- مدیریت اتلاف منابع را اثربخش میکند.
3- اقتصاد را رونق میدهد.
4- استراتژیهای کلان سازمانی را موجهتر میکند.
5- توسعهدهنده خلاقیت و نوآوری در سازمان میشود.
6- ریسک فعالیتهای اقتصادی، صنعتی و خدماتی را کاهش میدهد.
7- مدیریت انرژی و درواقع صرفهجویی را به بخشهای مختلف سازمان وارد میکند.
بنابراین، کسبوکار سبز، راه کسبوکار در هزاره سوم خواهد بود. چراکه منابع کره زمین هر روز در حال کاهش و تهدید انسان و حیوان مدام در حال افزایش است. اهتمام بینالمللی در این عرصه موضوعی است که با جدیت در محافل بینالمللی آکادمیک و دولتی بحث و بررسیشده است. مسئله کسبوکار سبز و توسعه پایدار، از نگاه استراتژی سازمانی، مسئلهای است که تا حد زیادی در بیانیههای مدیریت کیفیت، تعالی سازمانی و همچنین مسئولیت اجتماعی شرکتها نمود پیدا میکند.